درست بیش از 18 سال پیش، در گرد و غبار و گرمای شدید میدان هوایی قندهار، چهره خسته در چهره سرهنگ یان هوپ بلندتر از سخنان او صحبت می کرد.
بهار سال 2006 بود و نیروهای کانادایی در افغانستان چند هفته وحشیانه را تحمل کرده بودند. بیش از نیم دوجین سرباز کانادایی در بمب گذاری های کنار جاده ای کشته شدند. همانطور که معلوم شد، این آغاز یک موج خونین و بی امان از تلفات بود که قلب یک ملت را در هم می شکند و بر دستور کار سیاسی به گونه ای مسلط می شد که دولت محافظه کار آن زمان هرگز انتظارش را نداشت.
هوپ، فرمانده گروه جنگی مشتاق و مطالعه شده در آن زمان، بی سر و صدا از روزنامه نگاری که به اتاوا باز می گشت، خواست تا برای او هلیکوپتر بیاورد، زیرا “بچه ها در جاده های اینجا می میرند زیرا ما آنها را نداریم.”
ارتش آن هلیکوپترها را – دو سال و بعد از آن نزدیک به 100 سرباز کشته شد – پس از یک مناظره طاقت فرسا سیاسی و نهادی که در آن یک هیئت مستقل به دولت فدرال گفت که یا ارتش را به درستی تجهیز کند یا از قندهار خارج شود، به دست آورد.
این نوعی تجربه شهودی است که فرمانده ارشد سابق نظامی کشور مودبانه در سخنرانی خداحافظی خود در این هفته ارائه کرد.
«تاریخ نظامی ما تاریخچه عدم آمادگی در آغاز جنگ است… 1914، 1939، 1950، 2001 نمونه های روشنی هستند. اجازه ندهیم دوباره این اتفاق بیفتد.” “فوریت لازم است.”
اینکه آیا به ندای او توجه می شود – یا بار دیگر شنیده نمی شود – باید دید.
تقریباً کلیشهای است که بگوییم بحثهای مهم سیاستی در اتاوا در خلاء انتزاعی، با اندکی احساس فوریت، چه رسد به واقعگرایی، صورت میگیرد.
اما ناآمادگی برای جنگ باید بهایی پرداخت، هزینه ای انسانی که به ندرت در اتاوا به رسمیت شناخته می شود – به ویژه در بحث در مورد اینکه آیا کانادا می تواند یا باید معیار هزینه های دفاعی ناتو را برای اعضای اتحاد دو درصد از درآمد ناخالص ملی برآورده کند. محصول داخلی
در نشست اخیر ناتو در واشنگتن، نخست وزیر جاستین ترودو متعهد شد که تا سال 2032 به هدف هزینه ها دست یابد. و استدلال می کند که این معیار واقعی تعهد دفاعی یک ملت نیست.
به اندازه کافی منصفانه
زمستان گذشته، مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی در واشنگتن دی سی، مطالعه ای روشنگرانه نوشت که به این نتیجه رسید که این رقم دو درصد «به اندازه کافی تمام روش های مختلفی را که متحدان منابع خود را صرف توانمندی ها و برنامه هایی می کنند که امنیت فراآتلانتیک را افزایش می دهند، نشان نمی دهد. گستره ی وسیع.”
این گزارش استدلال میکند که معیار ناتو تنها آنچه را که کشورها برای توانمندیهای نظامی و برنامههای دفاعی خود هزینه میکنند، نشان میدهد، و اینکه مهار روسیه در حال احیا مستلزم رویکرد کل دولت است – تلاشهایی که در محاسبه لحاظ نشدهاند.
بیل بلر، وزیر دفاع، پس از سوگند جانشین آیر، ژنرال جنی کاریگنان، بی سر و صدا گفت که دو درصد رقمی بود که همه اعضای ناتو با آن موافق بودند و این تنها معیاری بود که در حال حاضر داشتند.
بلر گفت: «دو درصد یک رقم کاملا معتبر است.
برای ثبت (و ارزش تکرار را دارد)، دستیابی به هدف ناتو مستلزم آن است که کانادا بین 60 تا 64 میلیارد دلار در سال، با توجه به اندازه اقتصاد این کشور، برای دفاع هزینه کند. بلر اعتراف کرد که وزارت دفاع در حال حاضر تمایلی برای جذب این نوع پول ندارد.
او گفت: «به هیچ وجه نمیتوانستیم آن را خرج کنیم،» با توجه به کمبود کارکنان تدارکات.
من نمیتوانستم تواناییهایی را که نیروهای کانادایی به این سرعت شناسایی کردند، به دست بیاورم.»
در حالی که پیر پولیور، رهبر محافظهکاران، از پایبندی به هدف ناتو امتناع کرد زیرا منابع مالی فدرال را “آتش زباله زباله” میدانست، او همچنین قول داد که تجهیزات مورد نیاز ارتش را از طریق مبارزه با آنچه “فساد، تشریفات اداری و تدارکات” میخواند فراهم کند. اشتباهات.”
این موضع محافظهکاران بوده است و حداقل به برنامه انتخاباتی حزب در سال 2006 بازمیگردد. تعدادی از کارشناسان دفاعی خاطرنشان میکنند که دولت نخستوزیر استفان هارپر اغلب به دلیل ناتوانی خود در پیشبرد تدارکات نظامی پیچیده (و پرداخت مزایای بیشتر به آن ناامید شده است. جانبازان) با کارکنان کمتر.
آیر در فیلم خداحافظی خود سعی کرد گفتگو را از محاسبات سیاسی و ریاضی به بحث در مورد آنچه که ارتش برای انجام وظیفه و حفظ امنیت سربازان نیاز دارد تغییر دهد در حالی که جنگ ها فراتر از مرزهای ما بیداد می کند.
او هشدار داد که “قوس طولانی تاریخ نشان داده است که وقتی در جنگ نیستیم، در دوره بین جنگ هستیم.”
ایر گفت که استفاده از فرآیندها و نگرش های زمان صلح “در این محیط قبل از جنگ و در برخی موارد زمان جنگ” کارساز نخواهد بود.
او گفت: «این سوال باید از این موضوع تغییر کند که چرا باید در دفاع سرمایهگذاری کنیم، در حالی که آنها نمیتوانند این پول را خرج کنند – به نفع ملت – ما برای کمک به تبدیل بودجه به قابلیتهای آمادگی چه کاری میتوانیم انجام دهیم.
بدون شک خاطره قندهار در سال 2006 جایی در ذهن او بود، زمانی که سربازان کانادایی سوار بر شینوک هلندی شدند که در پایان جنگ سرد به عنوان بخشی از فروش به اصطلاح “سود سهام صلح” به کانادا فروخته شد. تجهیزات. در آن زمان هلیکوپترهای کافی وجود نداشت و کانادایی ها را در اختیار G-Wagons و LAV-3 های زره پوش سبک خود قرار داد.
امروز، نیروهای کانادایی و دیگر نیروهای ناتو در لتونی نشسته اند و سربازان روسی را در حال عبور از مرز تماشا می کنند.
ارتش کانادا بدون هیچ سیستم دفاع هوایی و موشکی اختصاصی، هیچ راهی برای مقابله با حملات پهپادها، مسلح به سلاح های قدیمی ضد تانک و انبار مهمات توپخانه ای که تنها چند روز در یک نبرد واقعی دوام می آورد، در اروپای شرقی مستقر شده است.
وزارت دفاع ملی (DND) در تلاش است تا این نیازهای تجهیزاتی را برآورده کند، اما برخی از این سیستم های حیاتی هنوز در حال سفارش هستند و ماه ها قبل از تحویل هستند.
اگر ملت با 158 کشته در افغانستان – یک جنگ چریکی – آسیب دیده بود، تصور شوک و غم و اندوهی که یک جنگ متعارف به سبک اوکراین بر جامعهای وارد میکرد که راحتتر از جنگ به طور انتزاعی صحبت میکرد، سخت نیست.
هنگامی که او این هفته فرماندهی را به دست گرفت، کاریگنان – که او نیز یک کهنه سرباز جنگی در افغانستان بود – به صراحت گفت که زمان کوتاهی دارد.
او پیشنهاد کرد که کشور پنج سال فرصت دارد تا برای هر رژیمهای مستبد در روسیه یا چین آماده شود.