محتوای مقاله
در اینجا لیست کوتاهی از چیزهایی است که ما از ایالات متحده نیاز نداریم: روسای جمهور سابق (در واقع رئیس جمهورها). سیستم مراقبت بهداشتی مضحک آنها که به نفع ثروتمندان و شاغلان مطمئن است. عدم وجود زمان استراحت مناسب؛ قانون به اصطلاح حق کار: مبارزات سیاسی مداوم و مقدار پولی که برای آن هزینه می شود. کالج انتخاباتی آنها؛ و مورد علاقه من از همه نظرات در مورد لیگ ملی فوتبال.
تبلیغات 2
محتوای مقاله
آنچه مرا به یاد همه اینها انداخت، بیش از چهار ساعت مراسم افتتاحیه المپیک پاریس بود. بیشتر آن تماشایی بود – با سلین دیون کامل شد، و قبل از آن منظره غیرمعمول “رژه” ورزشکاران در قایق ها در رود سن و عینک های جانبی لذت بخش بود. مراسم روشن کردن آتش غیرعادی بود. واقعا عجیب است، یک بالون هوای گرم با شعله های ساختگی تقویت شده است؟
اما متوجه شدم که در تلویزیون فریاد می زنم و از مفسران التماس می کنم که در مورد همه چیز صحبت نکنند. تفسیر یک چیز است و توضیح هم همینطور. پچ پچ های بی فکر روشن و بی پروا یکی دیگر از این است. و اینجاست که فوتبال آمریکایی وارد عمل می شود. به نظر می رسد در فوتبال چهارپایه قانونی وجود دارد که چند دقیقه سکوت ممنوع است. این همه پچ پچ است.
من معتقدم CFL بی نهایت چالش برانگیزتر و سرگرم کننده تر است، اما من با یک طرفدار NFL ازدواج کرده ام. برای سالها گوش میدادم که او و دختر بزرگترش درباره جنبههای مختلف بازی در حین بازی صحبت میکردند: او در کلگری، او در بخشهای مختلف ایالات متحده و کانادا. آنها در حال تماشای همان بازی تلفنی بودند. مشکلی نیست، اما جدای از مکالمه تلفنی آنها، من نمی توانم این صحبت های مداوم را که از سوی مفسران می آید، تحمل کنم. وقتی میپرسم چرا هرگز ساکت نمیشوند و به تماشاگران اجازه میدهند فقط نمایش را ببینند و از ورزشکاری هیولاهای 350 پوندی شگفت زده شوند، او به سادگی میگوید که حرف زدن کار آنهاست.
محتوای مقاله
تبلیغات 3
محتوای مقاله
بسیار خوب، پاسخ میدهم، به آشپزخانه عقب نشینی میکنم و غر میزنم که نیازی نیست یک مفسر ورزشی که حقوق بیشتری میگیرد، به من بگوید که چه چیزی را تماشا میکنم، حتی در حالی که من آن را تماشا میکنم.
و این افتتاحیه بازی های پاریس را برای من خراب کرد. مطمئناً من تنها کسی نیستم که معتقد است برخی از سکوت به عنوان یک رویداد که اتفاق می افتد طلایی است. اما شاید این فانتزی آینده کانادا باشد – تقلید از این نگرش که بیننده تلویزیون آنقدر احمق است که بداند چه خبر است و نیاز به توضیح همه چیز دارد. (من درک و قدردانی از تفسیر ارائه شده برای افراد کم بینا، یکی از ویژگی های ضروری تلویزیون مدرن است. اما این ویژگی باید گنجانده شود، این بخشی جدایی ناپذیر از تماشای عادی نیست.)
کسانی که در مورد شایستگی مفسران استدلال می کنند، معتقدند که آنها تحقیقات خود را انجام داده اند و می دانند که چه خبر است و آمار حیاتی بازیکنان مختلف چیست. من در طول سالها درس ارزشمندی از مطبوعات آموختهام: به خبرنگاران و مفسران ورزشی فهرستی از دستاوردها و آمار بازیکنان مختلف ارائه میشود. من حدس می زنم که هنوز هم عادی است.
اعتبار دادن به بسیاری از آنها در جایی که باید انجام شود – داشتن صفحات آمار، کلید موفقیت در کار شما نیست: دانستن چگونگی و زمان ذکر آنها، استفاده از اعداد و توضیح یک بازی است. اما این به این معنی نیست که دائماً در هر بازی صحبت می شود که تفسیر فوتبال تبدیل شده و به سایر ورزش ها درز کرده است.
تبلیغات 4
محتوای مقاله
فکر میکردم مجریان پخش تلویزیونی افتتاحیه المپیک بهتر بدانند: میدانند که زیاد حرف زدن برای مخاطبان آزاردهنده است. من فکر کردم باید دلیل منطقی داشته باشد، بنابراین کاری را انجام دادم که یک فرد مدرن انجام می دهد: آن را در اینترنت جستجو کردم. برای پاسخ به این سوال داغ، وقتی بیننده خودش می تواند ببیند، کامنت چه فایده ای دارد، یکی از پاسخ ها را نقل می کنم:
«هدف از استفاده از مفسران در تلویزیون، ارائه بینش، تحلیل و دیدگاه کارشناسی بیشتر فراتر از آنچه بیننده می تواند به تنهایی ببیند است. مفسران با تجربه می توانند ارائه دهند: دانش و تخصص موضوعی تخصصی که درک بیننده را افزایش می دهد. به عنوان مثال، بازیکنان یا مربیان سابق اطلاعاتی در مورد استراتژی و تاکتیک ها ارائه می دهند. اطلاعات متنی در مورد رویداد، بازیکنان/تیم ها یا معنای گسترده تر که تنها از ضبط زنده مشخص نیست. تحلیل و تفسیر بیدرنگ رویدادهای در حال آشکار شدن.»
همه چیز خوب است، با این تفاوت که این تحلیل نیست که باعث عصبانیت می شود، بلکه پچ پچ های بی وقفه است.
محتوای مقاله