از آنجایی که اگر افراد مبتلا به اضطراب به اندازه کافی نگران نباشند، یک مطالعه جدید به این لیست اضافه می شود – نشان می دهد که این اختلال می تواند خطر ابتلا به زوال عقل را سال ها بعد تقریباً سه برابر کند.
طبق مطالعه ای که چهارشنبه در مجله منتشر شد، تا آنجا که نویسندگان می دانند، این مطالعه اولین مطالعه ای است که به رابطه بین درجات مختلف اضطراب و خطر زوال عقل در طول زمان و تأثیر زمان بندی اضطراب بر این خطر می پردازد. انجمن طب سالمندان آمریکا
دکتر کی کینگ، نویسنده اصلی این مطالعه و متخصص طب سالمندی در Hunter New England Health در نیوکاسل، استرالیا، از طریق ایمیل گفت: «اضطراب اکنون می تواند یک عامل خطر غیرمتعارف برای زوال عقل در نظر گرفته شود.
بیش از 55 میلیون نفر در سراسر جهان به زوال عقل مبتلا هستند که انتظار میرود این رقم تا سال 2050 به 139 میلیون نفر برسد. از آنجایی که این بیماری یکی از علل اصلی مرگ و میر است، محققان و متخصصان بهداشت تمرکز خود را به پیشگیری معطوف کردهاند، به ویژه با توجه به عوامل در معرض خطر. مانند اضطراب یا عادات سبک زندگی.
به گفته نویسندگان، مطالعات قبلی که رابطه بین اضطراب و زوال عقل را بررسی میکردند تا حد زیادی اضطراب شرکتکنندگان را در یک مقطع زمانی اندازهگیری کردهاند و نتایج متفاوتی را ارائه میکردند – اما نویسندگان میگویند که چقدر طول میکشد اضطراب یک جنبه مهمی است که ارزش بررسی دارد.
این تیم 2132 شرکتکننده را که از مطالعه جامعه شکارچی مستقر در نیوکاسل بین دسامبر 2004 تا دسامبر 2007 انتخاب شده بودند، مورد مطالعه قرار دادند. آنها 60 تا 81 سال یا بیشتر بودند و دادههای سلامتی مانند استفاده از تنباکو یا الکل، یا داشتن شرایطی مانند فشار خون بالا را ارائه کرده بودند. یا دیابت
سه ارزیابی وجود داشت که به آنها امواج نیز می گویند، هر کدام به فاصله پنج سال. محققان اضطراب شرکت کنندگان را در ارزیابی اول و دوم اندازه گیری کردند. اضطراب مزمن به عنوان وجود اضطراب در هر دو موج اول و دوم تعریف شد. اضطراب فرد در صورتی حل شده تلقی می شد که او فقط در طول موج اول اضطراب داشت. اضطراب تازه شروع به اضطرابی اشاره دارد که فقط در موج دوم شناسایی شده است.
دمانس با استفاده از کدهای طبقه بندی آماری بین المللی بیماری ها یا داده های فایده دارویی که خرید داروهای زوال عقل ارائه شده توسط وزارت بهداشت استرالیا و مراقبت از سالمندان را نشان می دهد، شناسایی شد.
در نهایت، 64 شرکت کننده دچار زوال عقل شدند. نویسندگان دریافتند که اضطراب مزمن و تازه شروع با خطر ابتلا به زوال عقل به هر علتی تقریباً سه برابر بیشتر است – با میانگین زمان تشخیص 10 سال.
اضطرابی که در پنج سال اول ناپدید شد، آنقدر بی ارتباط با خطر بیشتر بود که احتمال آن مشابه موارد بدون اضطراب بود، یافتهای که دکتر گلن آر. فینی، یکی از همکاران آکادمی نورولوژی آمریکا، آن را “خوش آمدید به ما افزوده شد.” دانش درباره اضطراب و زوال عقل.” فینی، مدیر برنامه حافظه و شناخت گیزینگر در پنسیلوانیا، در این مطالعه شرکت نداشت.
نتایج همچنین عمدتاً ناشی از شرکت کنندگان زیر 70 سال بود.
دکتر رودلف تانزی، مدیر مرکز سلامت مغز مککانس در بیمارستان عمومی ماساچوست در بوستون که در این مطالعه شرکت نداشت، از طریق ایمیل گفت: ما مدتهاست میدانیم که استرس خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را افزایش میدهد. “این مطالعه با مطالعات قبلی مطابقت دارد که درمان با هدف کاهش اضطراب می تواند به کاهش خطر ابتلا به (بیماری آلزایمر) کمک کند. اما اندازه این مطالعه به ویژه جذاب است.
نویسندگان آخرین مطالعه اطلاعاتی در مورد آنچه به برخی از شرکتکنندگان در غلبه بر اضطرابشان کمک کرد، نداشتند.
دکتر جوئل سالیناس، متخصص مغز و اعصاب، موسس و مدیر ارشد پزشکی ایزاک هلث، یک سرویس بالینی مجازی و خانگی برای زوال عقل و سایر اختلالات مغزی، گفت: یافته ها بر اهمیت درمان زودهنگام و مداوم اضطراب تاکید می کند. سالیناس در تحقیق شرکت نداشت.
استرس و بیماری های عصبی
به گفته نویسندگان، این مطالعه دارای چندین محدودیت بود، از جمله اینکه معیارهای اضطراب شرکت کنندگان بر اساس چهار هفته قبل از ارزیابی بود. این تیم همچنین 33 درصد از شرکتکنندگانی را که در شروع مطالعه دارای میزان بالاتری از اضطراب بودند، از دست دادند. ندانستن اینکه در نهایت چه اتفاقی برای این افراد افتاد ممکن است منجر به دست کم گرفتن تأثیر اضطراب بر زوال عقل شود.
فینی گفت: “در آینده، پیگیری این یافته ها با یک مطالعه آینده نگر با استفاده از اقدامات شناختی و معیارهای بیولوژیکی هورمون های استرس، التهاب و تخریب عصبی، از جمله بیماری آلزایمر، مفید خواهد بود.”
به گفته متخصصان، ارتباط بین اضطراب و زوال عقل ممکن است تا حدی با پیوند اولی با بیماری عروقی – که یکی از علل زوال عقل – و اثرات مخرب روی سلول ها باشد، توضیح داده شود.
تانزی، همچنین مدیر بخش تحقیقات ژنتیک و پیری در بیمارستان عمومی ماساچوست گفت که استرس کورتیزول را در مغز افزایش میدهد و التهاب را افزایش میدهد که هر دو سلولهای عصبی را از بین میبرند.
به گفته هایینگ، اضطراب با تجمع بتا آمیلوئید نیز مرتبط است، که مشخصه آلزایمر است.
این اختلال همچنین با تغییرات ساختاری مغز “مانند آتروفی مخچه و هیپوکامپ، همه فرآیندهایی که با زوال عقل نیز مرتبط هستند” مرتبط است. آتروفی به از بین رفتن بافت یا اندام، به ویژه در نتیجه انحطاط سلولی اشاره دارد.
سالیناس، استادیار بالینی نورولوژی در NYU Langone Health، از طریق ایمیل گفت: با این حال، این مطالعه “ممکن است این احتمال را نیز مطرح کند که اضطراب ممکن است تظاهرات اولیه یک بیماری مغزی زمینهای باشد.” زوال زودهنگام شناختی یک فرد می تواند به اضطراب فرد کمک کند (مثلاً اشتباه کردن یا خجالت کشیدن در موقعیت های اجتماعی).
در شروع مطالعه، نویسندگان افرادی را که قبلاً دارای اختلالات شناختی بودند، کنار گذاشتند، اما اذعان داشتند که کاهش ناشناخته همچنان امکان پذیر است.
به گفته نویسندگان، افراد مبتلا به اضطراب نیز احتمال بیشتری دارد که انتخاب های ناسالم مانند رژیم غذایی نامناسب یا سیگار کشیدن داشته باشند.
مدیریت اضطراب
کائینگ گفت: اضطراب یک پاسخ طبیعی به عوامل استرس زا است، اما اگر بیش از حد است، لطفا کمک بگیرید.
به گفته متخصصان، با پزشک یا متخصص سلامت روان خود در مورد گزینه های خود صحبت کنید، که ممکن است شامل تغییرات سبک زندگی مانند مدیریت استرس، رژیم غذایی سالم، ورزش و خواب بهتر باشد، که همه آنها به طور جداگانه بر خطر زوال عقل تأثیر می گذارند. اشکال مهم درمان نیز شامل انواع مختلف درمان یا داروهای ضد افسردگی است.
فینی گفت: “اما من توصیه می کنم از داروهای خاصی که به مغز آسیب می رسانند، از جمله داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای، بنزودیازپین ها و آنتی هیستامین های قوی خودداری کنید.”
درمان شناختی رفتاری درمان انتخابی برای بسیاری از اختلالات اضطرابی است. به گفته اتحاد ملی در مورد بیماری روانی، این روش با کشف «الگوهای فکری ناسالم و چگونگی ایجاد رفتارها و باورهای خودتخریب کننده» کار می کند.
تانزی گفت: همچنین سعی کنید مراقبه را تمرین کنید و انتظارات دیگران و خودتان را برای پاسخ دادن به ایمیل ها، متن ها و رسانه های اجتماعی محدود کنید. ما همچنین توصیه میکنیم از افرادی که واقعاً دوستشان ندارید دوری کنید و با کسانی معاشرت کنید که تأثیر مثبتی بر سلامتی شما دارند.»
تانزی تأکید کرد که اضطراب نتیجه «قدیمیترین و ابتداییترین بخشهای» مغز ما است که فقط بر بقا متمرکز شدهاند.
او گفت: «این مهم است که همیشه سعی کنید در صورتی که مغزتان شما را برای تاکید بیش از حد بر این نیازهای بقا قلدری می کند، مراقب و آگاه باشید.