محتوای مقاله
آغوش ها، خنده ها و کیسه های لباس در پارکینگ مرکز تخلیه جاسپر کالگری صبح شنبه ریخته شد.
این یک لحظه کوتاه برای گروه کوچک جامعه فیلیپینی جاسپر بود زیرا دوستان لباس های بسیار مورد نیاز را تحویل می دادند، بسیاری هنوز لباس هایی را که دوشنبه شب برای جاسپر ترک کرده بودند، می پوشیدند.
دوجی فلورس، جاسپریت قدیمی که لباسهای اهدایی را از Wetaskiwin در اوایل صبح شنبه در حالی که دوستانش در کیف به دنبال پیراهنها و ژاکتهای مناسب جستجو میکردند، گفت: «واقعاً خوب است که احساس کنیم چیزی برای کمک داریم.
اگرچه به نظر می رسید بدترین آتش سوزی روز شنبه فروکش کرده است، اما غم و اندوه، شوک و عدم اطمینان در خارج از مرکز قابل لمس بود زیرا جزئیات مربوط به میزان کامل خسارت همچنان به ساکنانی که منتظر شنیدن سرنوشت خانه ها و مشاغل خود بودند می رسید. بعید است ساکنان جاسپر بتوانند به این زودی به خانه بازگردند، زیرا نخست وزیر دنیل اسمیت روز شنبه گفت که ممکن است چهار هفته طول بکشد تا مردم اجازه بازگشت به شهر را پیدا کنند.
پارکس کانادا گفت که همه آتشسوزیهای شهر روز شنبه خاموش شدهاند، اگرچه آتش در مناطق مجاور مانند منطقه Pyramid Bench کنترل نشده است.
تبلیغات 2
محتوای مقاله
فلورس تمام هفته را با احساس درماندگی تماشا میکرد و میدانست که خانهها و وسایل صدها دوست و همکاران سابقش در آتش از بین میرود. او گفت که جامعه فیلیپینی جاسپر حدود 1500 نفر است. وقتی او در اوایل هفته در حالی که آتش نزدیک جاسپر را تماشا میکرد، درباره افکارش صحبت کرد، چشمان فلورس پر از اشک شد.
“من نمی توانم جلوی اشک هایم را بگیرم. نمی توانم جلوی این کار را بگیرم.» با صدایی لرزان گفت. “برای دیدن اخبار… آنها مثل یک خانواده در آنجا هستند.”
یکی از آن دوستان، جنیفر والهوس، ساکن 14 سال جاسپر، برای Maligne Lodge کار میکرد که چهارشنبه آتش گرفت و یکی از اولین تصاویر تعریفکننده و نگرانکننده از آتشسوزی بود که با رسیدن به جاسپر در رسانههای اجتماعی ظاهر شد.
والخوس تا ساعت 1 بامداد سهشنبه، پس از اعلام سفارش اولیه، نمیتوانست اقامتگاه را ترک کند، زیرا باید مطمئن میشد که همه مهمانان اقامتگاه را تخلیه کردهاند.
این اقامتگاه یک اتوبوس برای کارکنان فراهم کرد، اما او در آخرین لحظه تصمیم گرفت با ماشین خود از شهر فرار کند – به گفته او تصمیم خوش شانسی بود، زیرا بدون شک در آتش سوزی می سوخت.
محتوای مقاله
تبلیغات 3
محتوای مقاله
وایخوس گفت: “خوب است که در آخرین لحظه نظرم را تغییر دادم.” او اولین شب را در Mount Robeson گذراند و صبح روز بعد با دوستان و همکارانش در Vailmount متحد شد و سرانجام پس از شنیدن اینکه محل اقامت در شهر موجود است، به کلگری رفت. ولیخوس هنوز در لباس کارش بود و برای اولین بار بعد از پنج روز از تعویض لباس راحت شد.
بارب اشمیت که بیرون از مرکز همراه با مادر، شریک زندگی و پسرش ایستاده بود، صبح شنبه متوجه شد که خانه خانواده او و برادرش در آتش سوزی گم شده اند. مقامات گفتند که بیشتر تلفات این شهر مربوط به مسکونی بوده است، در حالی که زیرساخت های حیاتی در امان مانده است.
پسر او، جیمز، روز چهارشنبه در نلسون، بریتیش کلمبیا، از کشور خارج شد و این خبر را دریافت کرد که زادگاهش در خطر است.
با مشاهده تکههای اطلاعاتی که از طریق رسانههای اجتماعی مخابره شده بود، آنها در ابتدا معتقد بودند که آتش سوزی کل شهر را با خاک یکسان میکند. ویدئویی روز بعد فیلمی از محله Cabin Creek در غرب جاسپر را نشان داد و به اشمیت ها این احساس را داد که احتمالاً خانه آنها زنده نمانده است.
تبلیغات 4
محتوای مقاله
جیمز گفت: «تنها نشانگرهایی که ما میشناسیم خانهها هستند، همین برای ما کافی بود تا بدانیم اگر آتش میسوزد، دیگر از بین رفته است». اما برای یافتن این زیرساخت حیاتی که این افراد برای نجات آن تلاش کردند، این بدان معناست که یک شهر وجود دارد.
تنها چند روز پس از کاهش فعالیت آتش سوزی، احساس از دست دادن – و قدردانی برای حمایتی که دریافت کردند – هنوز برای خانواده بسیار خام است. اگرچه برای اشمیت اقامتگاه های هتل در کلگری فراهم شده است، بارب می خواست در صورتی که دانش آموزان کلاس 7 تا 11 او آنجا بودند، از این مرکز دیدن کند. جیمز گفت و فقط حمایت داوطلبانه بسیار قابل قدردانی است.
بارب در حالی که اشک هایش را دفع می کرد، گفت: «اگرچه خانه ندارم، اما جامعه دارم.
من می خواهم به همه دانش آموزانم تبریک ویژه ای ارائه کنم. من فقط دوستشون دارم و امیدوارم حالشون خوب باشه بدانید که ما مدرسه شما را برمیگردانیم – زمان میبرد، اما ما برای شما اینجا هستیم.»
محتوای مقاله